امرداد
اجتماعی
چند روز قبل تصادفی شدید داشتم که چند متر آنطرفتر پرت شدم وقتی بلند شدم اتفاق خاصی برایم نیافتاده بود ولی بدنم کوفته شده بود، در خانه دیدم خیلی از قسمتهای بدنم کبود شده و کوفتگی زیادی در تنم احساس میکردم آن روز و آنشب درد داشتم و از فردا درد نداشتم مگر قسمت آسیب دیده تنم اگر با جایی برخورد داشت درد میگرفت ویادم میافتد چه اتفاقی برایم افتاده است واین مرا یاد خاطرات تلخ یا حوادث ناگوار روحی انداخت ، که تو نمی توانی به راحتی فراموشش کنی و کوفتگی روح زمان خیلی زیادی میبرد تا ترمیم شود حتی خواب خوراکت را مختل میکند تا بخواهی این تصادف روحی را روحت ترمیم کند بسته به اندازه تصادف حداقل یک ماه تا سالها درگیرت میکند و همیشه در ذهنت دردش میماند خاطره تصادف جسمی هم در ذهنت میماند اما دردش با یا آوری آن دوباره تازه نمیشود. ولی تصادفات روحی تا سالیان سال هر بار به خاطر میآوری روح روانت را آزار میرساند ودر بعضی از موارد زخمش به تازگی روزهای اول است. پس انسان بیشتر روح است تا جسم ولی تمام مدت برای آسایش جسم تلاش میکنیم خانه ماشین و لوازم زندگی تمام وقتمان را برای آسایش جسم خرج میکنیم، در
صورتی که لخت بدنیا میاییم و لخت از دنیا میرویم، چه اندازه برای روحمان برای تعالی و پاکسازی و و آرامش آن خرج میکنیم، چه اندازه برای لذات روحی ارزش قایل هستیم. کجا ایستاده ایم نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, :: 10:44 :: نويسنده : شیده
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید پيوندها
تبادل لینک
هوشمند
|
||||||||||||||||
|